محیط زیست یکی از موضوع های داغ جهانی است. ضرورت بقاست که انسان را مجبور کرده روی این واژه تامل کند و آن را چون یک بحث سیاسی اجتماعی جدی در نظر بگیرد، تا با جلوگیری از برهم خوردن هارمونیک نظام طبیعت حاکم بر زمین، ناجی زمین و موجودات آن باشد. زمین، آب، هوا و انسان بازوهای به هم پیوسته حیات هستند که باید در تعادل و هارمونی نگهداشته شوند. بر هم خوردن یکی از این بازوها همه ی چارچوب فلسفه زندگی روی زمین را برهم می زند.
بحران محیط زیست که امروزه به یک مساله جدی و قابل تامل تبدیل شده، حاصل دخالت و بهره وری نامعقول انسان از طبیعت پیرامون خود می باشد. امروزه خطری زمین را تهدید می کنه که انسان سکونت گاه خود را به نابودی بکشاند. به طوری که گستردگی و اهمیت این موضوع، توجه دانشمندان را برای نجات آن برانگیخته است.
حال برای احتراز از نابودی مطلق محیط زیست، همه انسان ها باید این واقعیت مهم را دریابند که پیشرفت و توسعه الزاما روندی پایدار داشته باشد و از ثمرات آن نه تنها نسل های حاضر، که نسل های آینده نیز بهره مند شوند. توسعه مردم معاصر نباید به قیمت نابودی و اضمحلال زندگی آیندگان که برای دفاع از حقوق خود فعلا حضور ندارند، تمام شود. چرا که توسعه حق همه مردم اعم از مرد، زن، پیر و جوان و کودک است و نه تنها همه باید از ثمرات آن بهره مند شوند که باید در روند توسعه نیز مشارکت داشته باشند. پس می توان گفت توسعه پایدار یک انتخاب نیست بلکه تنها راهی است که به تمامی بشریت امکان می دهد در زندگی شرافتمندانه در این سیاره سهیم باشند.
طبق شاخص عملکرد زیست محیطی سال 2012 که از سوی دانشگاه های یِیل و کلمبیا انجام شده و 22 فاکتور محیطی چون منابع آب، آلودگی هوا، تنوع زیستی، و تغییرات آب و هوایی را مورد بررسی قرار داده بودند، ایران از میان 132 کشور مورد مطالعه، در جایگاه 114 ام قرار گرفت. پس می توان اظهار داشت بحران های زیست محیطی در ایران از اهمیت خاصی برخوردار بوده و بررسی و تجزیه و تحلیل این معضلات ضرورت دارد.
به دلیل قرارگرفتن ایران در یکی از مناطق خشک و نیمه خشک و وجود محدودیت منابع آبی، به جز نوار شمالی کشور و بخش هایی از غرب کشور، سایر مناطق کشور همواره با محدودیت آب مواجه است و این وضعیت در بخش های مرکزی، جنوبی، جنوب شرق و جنوب غرب کشور بیشتر قابل مشاهده است. وجود دو منطقه کویری در مرکز ایران نیز به بحران آبی کشور افزوده است. از آن جا که دیگر امکان جمع آوری و احداث سدهای جدید آب در کشور وجود ندارد و تا جایی که این امکان وجود داشت در یکی دو دهه اخیر انجام شده است.
همچنین از سوی دیگر، امکان انتقال آب از مناطق پرآب کشور به مناطق خشک و کم آب نیز بیشتر از میزان فعلی امکان پذیر نبوده و امکان جابه جایی آب بین حوزه های آبی وجود ندارد. که موجب شده ایران جز کشورهای دارای بحران آبی محسوب می گردد.
اقداماتی که محدودیت منابع آب را در ایران تشدید و بحرانی کرده است عبارتند از
بررسی جدیدترین تحقیقات صورت گرفته در زمینه میزان سرانه مصرف آب هر نفر در کشورهای مختلف نشان می دهد که ایران با وجود محدودیت منابع آبی با 190 لیتر مصرف آب شرب خانگی در روز یکی از بیشترین مصارف را در بین کشورهای مختلف دارد. متوسط مصرف آب خانگی در دنیا برای هر نفر در روز 150 لیتر می باشد.
یکی از چالش های مهم زیست محیطی در بحران کم آبی، مدیریت ناپایدار منابع آبی می باشد چرا که در گذشته سیستم های استحصال سنتی آب نظیر چشمه ها و قنوات و نهرهای سنتی به نوعی طراحی شده بودند که بهره برداری از منابع متناسب با توان منبع انجام می گرفت، اما امروزه بهره برداری از آب های سطحی بر اساس برنامه های بلند مدت تنظیم و اجرایی می گردد یعنی بهره برداری از آب های زیرزمینی تا میزان 80 درصد تغذیه صورت گیرد و عدم توجه به میزان کسری دریافتی هر سال و عدم اعمال سیاست صرفه جویی متناسب با کاهش دریافت سالانه منجر به وقوع کاهش سطح آب زیرزمینی، کاهش رطوبت سطحی زمین، از بین رفتن پوشش گیاهی و رشد سریع وسعت مناطق تولیدکننده گرد و غبار و … می گردد.
ایران در منطقه ای قرار دارد که متوسط بارش سالانه آن تا قبل از خشکسالی اخیر به حدود ۲۵۰ میلی متر در سال می رسید ولی در حال حاضر میزان متوسط بارندگی ایران در حد ۲۳۶ میلی متر گزارش شده است که این میزان تقریبا یک سوم میانگین جهانی (۸۶۰ میلی متر) و ۳۵ درصد متوسط بارندگی آسیا (۷۳۲ میلی متر) و نیز پتانسیل میزان تبخیر آن حدود سه برابر میانگین جهانی می باشد.
بر این اساس کل دریافت سالانه بر اساس متوسط بلندمدت با احتساب آمار ۲۰ سال اخیر، به میزان ۴۳۰ میلیارد مترمکعب رسیده است. بررسی آمار ۴۵ ساله نشان می دهد که در یک دوره خشکسالی حاد در دهه 40 حجم بارش کشور در یک سال به کمتر از ۲۰۰ میلیارد مترمکعب تنزل پیدا کرده است در حالی که در یک ترسالی در دهه ۵۰ کل دریافت بارش به حدود ۵۸۰ میلیارد متر مکعب نیز رسیده است.
تناوب ترسالی و خشکسالی در ایران یک پدیده کاملا طبیعی و از خصوصیات اقلیم این منطقه می باشد. متاسفانه در ۲۳ سال اخیر میزان دریافت بارش سالانه در کشور به شدت کاهش پیدا کرده است به طوری که در پانزده سال اخیر دریافت کل بارش تقریبا در حد سطح متوسط بوده است. متاسفانه در بین پانزده سال آبی اخیر هشت سال کشور کم تر از متوسط بلند مدت بارش دریافت کرده است و در هفت سال بقیه هم میزان بارش در اغلب سال ها افزایش چشم گیری بالاتر از سطح متوسط نداشته است. طبیعی است که این میزان کاهش در طول یک بازه بلند مدت، بر شرایط زمینی اثرات مستقیم و غیرمستقیم داشته که به عنوان بحران زیست محیطی همواره در کمین ایران خواهد بود.
همان طور که اشاره شد، یکی از اثرات مشخص کاهش میزان بارش و عدم تغذیه مناسب ذخایر آبی، کاهش تدریجی پوشش گیاهی و افزایش فقر مراتع است. متاسفانه در شرایط کم آبی و کاهش بارش ها نه تنها پوشش گیاهی در عرصه های منابع طبیعی رو به کاهش می رود، بلکه به دلیل عدم اعمال برنامه های کاهش برداشت و ثابت ماندن میزان استفاده از منابع به خصوص آب و پوشش گیاهی مراتع و حتی افزایش مصرف به دلیل افزایش تقاضای ناشی از افزایش جمعیت، مهاجرت روستاییان و تغییر الگوی مصرف، فشار بر منابع طبیعی به شدت افزایش پیدا می کند. این فشار چند برابر به منابع طبیعی که متاسفانه امروز در اغلب نقاط کشور شاهد آن هستیم، موجب از دست رفتن سریع پوشش گیاهی زمین، به هم خوردگی خاک سطحی و تولید توفان های گرد و غبار و آلودگی های زیست محیطی می گردد.
ثبات خشکسالی های نزدیک به دو دهه اخیر، ضرورتی را ایجاب می کند تا متناسب با اتفاقات افتاده و شرایط پیش روی نحوه مدیریت کشاورزی مورد توجه برنامه ریزان بخش کشاورزی قرار گیرد. متاسفانه در سال های مواجهه با بحران های کم آبی و خشکسالی های مستمر، نه تنها شاهد تغییری در الگوهای کشت و تغییر جهت سیاست های مصرف آب در کشاورزی نبوده ایم بلکه آمارها حکایت از افزایش شدید سطح زیر کشت در برخی از حوضه های بحرانی کشور نیز دارد.
در چنین شرایطی عدم توجه به این امر حیاتی که متاسفانه مورد غفلت قرار گرفته است باعث شده که کشور به دلیل کاهش منابع آب در پشت سدها، افت سطح آب زیرزمینی و خشک شدن بسیاری از چاه ها دچار بحران رهاسازی زمین های کشاورزی آبی شویم و به سمت کشاورزی دیمی حرکت کنیم.
10 درصد تولید ناخالص داخلی ایران حاصل فعالیت بخش کشاورزی است که نزدیک به یک چهارم نیروی کار ایران را نیز در استخدام خود دارد. همچنین بخش کشاورزی از امنیت غذایی ملی نیز پشتیبانی می کند. در واقع با راهبردی دوگانه برای پیشبرد خودکفایی در تولید محصولات اساسی از طریق افزایش همزمان عرضه و تقاضا اقدام به اختصاص یارانه ای مساوی به تولیدکننده و مصرف کننده کرده است.
با این حال اکنون امنیت غذایی ایران در خطر است زیرا بخش کشاورزی با اختصاص 92 درصد از کل مصرف آب کشور به خود، تنها در حدود 66 درصد نیاز غذایی جمعیت ایران را تولید می کند. تشدید تنش آبی خطر کاهش بیشتر تولید بخش کشاورزی را در پی خواهد داشت که به نوبه خود منجر به افزایش هزینه واردات و وخیم تر کردن شرایط مالی کشور می شود.
روند تغییرات آب و هوای جهانی یکی از چالش های زیست محیطی است که می تواند بر بحران های زیست محیطی ایران بیفزاید. بر همین اساس سازمان حفاظت از محیط زیست ایران اعلام کرده است که تغییرات دما امکان برخورداری از آب پاک به ویژه در مناطق روستایی را کاهش خواهد داد و بنابراین باعث گسترش بیماری های انتقالی از راه آب خواهد شد.
طبق تحلیلی که از سوی کشور هلند منتشر شده است تغییرات آب و هوا می تواند تا سال های 2050 حدود 17 درصد از مجموع منابع آب های تجدیدشونده ایران را کاهش دهد و در آن زمان میزان نیاز سالانه آب ایران بیش از 40 درصد فراتر از حجم منابع تجدیدشونده آب این کشور خواهد بود.
مساله آلودگی یکی از مهم ترین مسایل امروزه تمدن بشر به شمار می رود. آلودگی برای افراد مختلف مفهوم و معنی متفاوتی دارد برای مردم عادی ممکن است تحریک چشم ناشی از یک گاز یا آب آلوده را آلودگی به حساب آورند یا برای کشاورز عاملی که به گیاهان یا حیواناتش آسیب می رساند آلودگی محسوب می گردد.
تعریف جامع و کامل آلودگی محیط زیست بیان کننده وجود یک یا چند ماده آلوده کننده در محیط زیست به مقدار و مدتی که کیفیت یا چرخه طبیعی را برای انسان، حیوان و گیاه تغییر دهد به بیان ساده تر، هرگاه ماده یا مواد بیگانه با غلظتی خاص وارد عناصر محیطی شوند و تعادل طبیعی آن ها را بر هم زنند نشان دهنده آلودگی است.
سه عامل مهم در طبیعت وجود دارد که می تواند آثار تخریبی روی محیط زیست ایجاد کند آلودگی هوا، آلودگی آب و آلودگی خاک.
از جمله آلودگی های محیطی که اثرات پیدا و پنهان زیادی برجسم و روان شهروندان دارد آلودگی هوا است. طبق گفته سازمان بهداشت جهانی سه شهر از پنج شهر نخست در فهرست آلوده ترین شهرهای جهان ( اهواز، کرمانشاه و سنندج ) در ایران قرار دارند که میزان آلودگی هوا در این شهرها چهار تا هفت برابر سطح قابل قبول سازمان بهداشت جهانی می باشد. ایران به سبب کیفیت نامطلوب هوا از میان 91 کشور مورد بررسی در جایگاه 86 ام قرار گرفته است. آلودگی هوا تنها در تهران منجر به مرگ سالانه بیش از 5500 نفر بر اثر بیماری های قلبی عروقی و تنفسی می شود.
میزان خسارات ناشی از بحران آب، بیابان زایی، و آلودگی می تواند در بلند مدت منجر به ایجاد مشکلات تضعیف کننده ای برای اقتصاد کشور شود. طبق برآورد بانک جهانی هزینه سالانه تخریب محیط زیست در ایران هم اکنون نیز به میزان هولناک 5 تا 10 درصد تولید ناخالص داخلی رسیده است. در مقایسه به بیان اداره حسابرسی دولت آمریکا تحریم های طاقت فرسای واشنگتن و جامعه بین المللی در سال 2012 تنها توانستند 4/1 درصد از تولید ناخالص داخلی ایران را کاهش دهند .
کندوکاش بحران های زیست محیطی در ایران نشان داد که این بحران ها خود ریشه یک چالش زیست محیطی بسیار مهم دیگری تحت عنوان توفان های گرد و غبارمی باشد. نکته قابل توجه افزایش شدید تعداد وقوع روزهای گرد و غباری و شدت توفان های گرد و غبار در دهه اخیر است که فراوانی وقوع آن ها در ۵۰ سال اخیر به شدت افزایش یافته به نحوی که در ایران طوفان های گرد و غباری تنها در طول ۳ سال اخیر ۱۰ برابر شده است.
از بین رفتن منابع زیست انسانی در مناطق تحت تاثیر، مهاجرت جوامع روستایی و شهری، افزایش میزان خسارات و حوادث جاده ای و بروز اختلال در شبکه حمل و نقل، افزایش آلودگی های زیست محیطی در شهرها و گسترش شیوع بیماری های قلبی تنفسی و نیز بیماری های چشمی تنها بخشی از پیامدهای مخرب این پدیده است که سلامت جوامع زیست انسانی را مورد تهدید قرار داده است. از طرفی تخریب خاک و افت حاصلخیزی اراضی در مناطق برداشت و متاثر از این پدیده، عامل بروز تخریب سرزمین، فقر پوشش گیاهی خاک و در نتیجه بیابان زایی است.
در ادامه به بیان دیگر مشکلات زیست محیطی ایران می پردازیم
به دلیل استفاده از تکنولوژی قدیمی و عدم ارتباط با دنیای جدید آلوده کننده ترین و پرمصرف ترین خودروها را تحویل مشتـری ایرانی خود می دهند و سالیانه میلیون ها تن مواد آلاینده، سرب و کربن به هوا می فرستند، میلیون ها لیتر بنزین و گازوییل اضافی هدر می رود و ضرر مالی و جانی بسیاری را وارد می آورد. لازمه تحقق سیاست های ابلاغی رهبر انقلاب در خصوص محیط زیست پایان دادن به وضعیت نامطلوب کنونی در صنعت خودروسازی است.
آزبست یک ماده خطرناک و سرطانز است. هنوز در لنت ترمز خودروها و سقف ساختمان ها از این ماده استفاده می شود.
پالایشگاه های تصفیه نفت به دلیل استفاده از تکنولوژی چند دهه پیش یکی از عوامل آلوده کننده هوا و بارش باران های اسیدی در برخی استان ها هستند که بدون نوسازی آن ها نمی توان به اصلاح وضعیت محیط زیست امید داشت.
اکثر بیمارستان ها و مراکز درمانی فاقد سیستم دفع بهداشتی و بازیافت زباله و جمع آوری و تصفیه فاضلاب بیمارستانی هستند.
در اغلب شهرها دفن یا سوزاندن زباله ها به روش قدیمی صورت می گیرد.
مناطق ویژه و شهرک های صنعتی فاقد سیستم جمع آوری، انتقال و تصفیه فاضلاب ها هستند.
برای عبور از چالش های زیست محیطی و پیشبرد توسعه پایدار، ایجاد مدیریت واحد و یکپارچه از طریق اجماع دولت، بهزیستی، سازمان منابع طبیعی، سازمان محیط زیست، شهرداری و تمامی ارگان های ذیربط ضروری است. این مشارکت با بهره گیری از قوانین سازمان ملل و تجارب کلان شهر های جهانی می تواند گامی موثر در راستای حل معضلات و بحران های زیست محیطی باشد. در این پیرامون راه کارهای زیر پیشنهاد می شود.